بررسی و نقد ترجمه های منظوم قرآن به فارسی

صفحه نخست

ايميل ما

آرشیو مطالب

لينك آر اس اس

عناوین مطالب وبلاگ

پروفایل مدیر وبلاگ

طراح قالب

:: صفحه نخست
::
ايميل ما
::
آرشیو مطالب
::
پروفایل مدیر وبلاگ
::
لينك آر اس اس
::
عناوین مطالب وبلاگ
::
طراح قالب

::مقالات
::حجاب و عفاف در آثارشعرا و نویسندگان
::جايگاه مناظره و مباحثة ارزش‏مند در نهضت آزادانديشي
::مسألة شرّ در نگاه فلسفي امام سجّاد ( ع )
::پیامبر ( ص ) و عدالت اجتماعی
::پیامدهای تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی در امور آموزشی زنان
::سیره عملی پیامبر (ص) در اخوّت اسلامی
::ادبیّات میراث دار ارزش های اخلاقی و اجتماعی
::گلایه ها و شِکوه های ملّا محمّد تقی ناهیدی
::نقش رهنمودهای امام خمینی (ره) در پیوند عاشورا و قیام 15 خرداد
::انسان در منابع اصيل اسلامي ( قرآن و حديث )
::داستان شراره های گل
::ابوتراب جلی
::اسراف و تبذیر از منظر امام علی (ع)
::اصطلاحات قرآنی در ارتباط با الگوی مصرف
::اصلاح الگوی مصرف در بیان شاعران
::اقتصاد سالم از دیدگاه قران و ائمه اطهار
::الگوهاي رفتاري و اخلاقي از ديدگاه قرآن و پيامبر (ص)1
::امام علی(ع)، دشمن شناسی و دشمن ستیزی
::امنیت پایدار و آرامش روانی جامعه در قرآن
::اندیشه شیعی و جهانی شدن حکومت اسلامی
::تسبیح موجودات در نهج البلاغه
::اندیشه های اجتماعی و انسانی در شعر هوشنگ ابتهاج و قیصر امین پور
::جایگاه رستاخیز در اشعار شاعران ایران
::تأثیر قرآن و احادیث در دیوان شهریار
::عرفان سعدی در بوستان
::بحر طویلی در ترغیب و ترویج فرهنگ وقف در بین اقشار جامعه
::خرافه شويي در آثار استاد مطهّری
::معناشناسی «فتنه» در قرآن
::ديدگاه قرآن به نقش زن در جامعه و تاريخ
::تأثير قرآن در سلوک فردی و اجتماعی
::تأثير قرآن بر شعر تعليم
::جایگاه پیامبر اعظم (ص) در ادبیّات معاصر فارسی
::سیره ی حکومتی و سیاسی پيامبر اعظم (ص)
::اندرزهای حکیمانه ی رودکی
::اقدامات امیرکبیر در صنعتی کردن ایران و مبارزه با استعمار اقتصادی
::الگوبرداری نسل جوان از قرآن و سیرۀ معصومین
::داستان کوتاه و روی کرد نویسندگان زن شهرستان دزفول به آن
::نقش و موقعیّت زن در سیرة نظری و عملی پیامبر اعظم ( ص )
::نقش شاعران و نویسندگان در معرّفی و تعمیق منازعه ی مشروطه و مشروعه
::انفاق و روزی حلال در قرآن و احادیث
::تبیین توان مندیها، فرصت ها و تهدیدات آموزش عالی در توسعه ی فرهنگی ـ اجتماعی ایران و کشورهای منطقه
::ائمّۀ اطهار تجلّی بهترین الگوی مصرف
::حمایت های حاج ملّاعلی کنی از فقرا و ایتام
::شیوه های عملی امر به معروف و نهی از منکر در رفتار ائمّه و استفاده از آنها در سالم سازی فضای فرهنگی، رشد آگاهی ها و فضایل اخلاقی
::عوامل همگرا و واگرا در اتّحاد ملّی و انسجام اسلامی
::خشونت خانوادگي، زمينه، عوامل و راهكارها
::معيارهاي تميز حق و باطل در قرآن كريم
::تربيت اجتماعي در سيرة معصومين ( ع )
::زنان نامدار شیعة عصر رضوی ( ع )
::نقش پیامبر ( ص ) در پیدایش نهضت آزاد اندیشی
::مدنیّت و مفهوم آن از دیدگاه پیامبر اسلام ( ص )
::جانبازان شیمیایی
::چشم انداز زن ایرانی و پژوهش در قرن بیست و یکم
::سیره ی فرهنگی و اجتماعی امام رضا (ع)
::عشق و محبّت از ديدگاه عرفای معاصر
::نامه ای به امام رضا (ع)
::نوآوری قرآن کریم در موضوع عصمت پیامبران و مقایسه ی آن با تورات
::بررسی جریان داستان کوتاه پس از انقلاب
::علی بن مهزیار اهوازی و ارتباط او با امامان هم عصرش
::شب عاشورا
::آزادگی و ساده زیستی در زندگی شهید مدرّس
::حقوق اجتماعی زنان از منظر قرآن
::تشويق به انديشمندي و تبيين آزادي بيان در چهار چوب قانون
::جايگاه مناظره و مباحثة ارزشمند در نهضت آزادانديشي
::انتظار و نشانه هاي ظهور
::جهاني شدن و ظهور
::ورزش از دیدگاه قرآن و احادیث و جایگاه فعلی آن در
::جایگاه زن در سیره و کلام پیامبر اعظم ( ص )
::رسالت استاد مطهّري در جنبش عدالت خواهي
::وضعیّت اجتماعی زن ایرانی از قرن 19 تا امروز و وظیفه ی او در جامعه ی معاصر ایران
::مستندات قرآنی و روایی انسجام اسلامی و برائت از مشرکین
::نقش زبان و ادبيات فارسي در اتّحاد ملّي و انسجام اسلامي
::وحدت اسلامی از دیدگاه قرآن و ﺷﺄن نزول و نقش آیات در انسجام اسلامی
::زبان فارسی و وحدت ملّی و انسجام اسلامی
::زبان و ادب فارسي، سند هويّت ملّي
::بررسي حقوق زنان در اسلام و كشورهاي صنعت
::سوره ی بقره در نثر عرفانی ایران
::سیره و سلوک امام علی (ع) در برخورد با مخالفان
::شیوه های عملی امر به معروف و نهی از منکر در رفتار ائمّه
::قرآن و عترت (ع) و فمینیسم
::نماز در آثار نثر عرفانی ایران
::گزیده ی چند داستان کوتاه، خاطره، نمایش نامه و فیلم نامه از دفاع مقدّ
::عشق و انديشه ي امين پور در « بي بال پريدن »
::جایگاه رستاخیز در اشعار شاعران ایران
::مباني فقهي ـ حقوقي مرتبط با مسايل اقتصادي، اشتغال و استقلال مالي زنان
::سوره ی بقره در نثر عرفانی ایران
::نقش اخلاق اسلامی در تعاملات اجتماع
::وحدت امّت اسلامی از نظر امام سجّاد (ع) و ارتباط آن با دیدگاه محقّقان دین در عصر حاض
::فرهنگ ايراني
::اندیشه های میرزای نائینی در کتاب تنبیه الامّه و تنزیه الملّه
::تجلّی قرآن در آینه ی اشعار استاد بهزاد
::شیوه های الگوبرداری نسل جوان از سیره علمی و عملی عالمان دین
::معيارهاي تميز حق و باطل در قرآن كريم
::مصادیق نوآوری و شکوفایی از منظر قرآن کریم
::نقش زن در تحکیم خانواده با تکیه به رفتار حضرت فاطمه (س) در زندگی خانوادگی و نمونه ای از اشعار فارس
::نوآوری در راهکارهای تبلیغی مباحث مهدویّت در جامعه و جهان معاصر
::شناخت توسعة فرهنگي از نگاه امام علي (ع) در نهج البلاغ
::امام حسين (ع) احياگر سياست پيامبر (ص
::مفاهيم اجتماعي در شعر معاصر و كهن
::قیام عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر
::نماز و نیایش
::نقش نماز در ارتقاء ساختار اخلاقی انسان ها
::جایگاه قرآن کریم و آموزه های اهل بیت (ع) در تفکّر جهادی
::بررسی علل شیوع ضدّ ارزش ها از دیدگاه امام علی (ع) در نهج البلاغه
::قرآن و بهداشت تن و روان
::نماز از نظر قرآن، پیامبر (ص) و ائمّه اطهار (ع)
::مضامین قرآن در دیوان صباحی بیدگلی
::قیام عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر
::نقش نماز در ارتقاء ساختار اخلاقی انسان ها
::دیدگاه حضرت علی (ع) در تفسیر قرآن
::بازتاب مسایل اجتماعی در اشعار شاعر معاصر ابوتراب جل
::حضرت فاطمه (س) و حضرت زينب (س) بهترین الگوی زنان جهان
::کرامت و عزّت انسانی، سعادت و کمال در نهج البلاغه
::جایگاه قرآن کریم و آموزه های اهل بیت (ع) در تفکّر جهاد
::نقش تعلیم و تربیتی شادی در انسان از دیدگاه قرآ
::رباعی
::سیمای پیامبر ( ص ) در کلّیّات سعدی شیرازی
::پيشگامان و مناديان وحدت در جهان اسلام ، سيّد جمال‌الدّين اسدآبادي
::نهضت پاسخ گويي از ديدگاه قرآن
::همسر آزاري و خشونت خانواده
::« عدالت و ارزش‏هاي انساني در عصر جهاني شدن »
::مهدويّت در قرآن ، احاديث و ادعيّه
::کارکرد معارف قرآنی در امثال و حکم ایرانی
::« انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »« انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »
::زن ، حقوق و جايگاه اجتماعي آن در اسلام
::ویژگی های بارز شهید ثالث
::رسالت استاد مطهّري در جنبش عدالت خواهي
::قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
::قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
::بررسی و نقد ترجمه های منظوم قرآن به فارسی
::کتاب ها


تمام لينکها تماس با ما


نويسندگان :
:: زهرا خلفی

آمار بازديد :

:: تعداد بازديدها:
:: کاربر: Admin

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 277
بازدید دیروز : 98
بازدید هفته : 497
بازدید ماه : 495
بازدید کل : 109834
تعداد مطالب : 133
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1







پيام مديريت وبلاگ : با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، به وبلاگ من زهرا خلفی خوش آمديد .لطفا جهت ترویج هرچه بهتر دین مبین اسلام و آشنایی جوانان عزیز میهن اسلامی با قرآن و اهل بیت و همچنین کتاب و مقالات چاپ شده این وبلاگ را به دوستان خود معرفی کنید.همچنین برای هرچه بهتر شدن مطالب اين وبلاگ ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد .


بررسی و نقد ترجمه های منظوم قرآن به فارسی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چاپ شده در مجموعه مقالات همایش بزرگداشت عبدالمحمّد آیتی در تاریخ 12/12/89، دانشگاه آزاد اسلامی بروجرد
باسمه تعالی

بررسی و نقد ترجمه های منظوم قرآن به فارسی

مقدّمه

آیات شگرف و شایق الهی سرشار از معانی شگفت و شورانگیزی است که استواری و استحکام و رسایی آن هر سخن شناس نکته سنج سلیم اندیش را مفتون و مجذوب خویش نموده، به اعجاب وا می دارد. اقیانوس سترگ سخنان معجزه آسای قرآن با عباراتی ایجازگونه که از جنبه ی زیباشناختی موجب اعجاب هنری است، در بسیاری موارد آهنگین و گوش نواز است. هارمونی واژه های والاگهر پایانی آیات یکی از سوره های قرآن «مزّمّل» به عنوان یکی از نمونه های فراوان و گسترده قرآن، نشانگر زیبایی های بدیع لفظی و معنوی این هُدی هدایت است. در این سوره با کلماتی هماهنگ چون قلیلا، ترتیلا، ثقیلا، قیلا، طویلا، تبتیلا، وکیلا، اَلیما، مهیلا، وبیلا، مفعولا و سبیلا روبرو می شویم و از التذاد هنری دریای بی کران سخنان معجزه آسا مخمور و مبهوت می شویم و در میان امواج خروشان آیات متعالی در حیرت فرو می رویم.

لطایف طربناک کلام وحی که از سرچشمه جاویدان جان جانان تراویده است شرف شعور به انسانها می بخشاید و ذوق و شوق آنان را برانگیخته و به وجد می آورد. روح شوریده آنان از درک معانی روحانی شکوفا گشته و شاهکار کتاب کریم با سحر سخنان خود آنان را مسحور و شیفته می گرداند. این جلوه گریهای جذّاب کلام کامل آن چنان شور و سروری در دل سودازده و اندیشه ی جوشان آنان می افکند که آن معانی عالی را به زبان شعر بازگو می نمایند تا به جوشش درون آرامش بخشند.

این مؤمنان شاعر با سباحت در اقیانوس بی کران کتاب حکمت حکیم به ریسمان استوار آیات آسمانی متوسّل شده، با الهام الهی در فهم مفاهیم در ژرفای ضمیر با دگرگونی درونی از احساسات ایمانی و انسانی، این شوریدگی اندیشه و شیفتگی احساس را به زبان شعر بیان می کنند. سینه ی پر صفای آنان تحت تأثیر آیات شکوهمند وحی جوشان و خروشان دستخوش معرفتهای متعالی شده و از ذهن سیّال آنان سروده هایی شورانگیز تراوش می کند تا به دریای موّاج دل التیام بخشند. انگیزش آنان در آفرینش اشعار، آیات ارجمند و اوج پرواز تنزیل عزیز می باشد که الهام بخش جوشش درونی آنان گردیده است. با کاوش در اندکی از اشعار متدیّنین شاعر، در میزان تناسب و ارتباط
سروده ها با کلام کریم مطالبی مختصر تهیّه گردیده، با توجّه به اینکه تحقیق در تمام اشعار از حوصله ی این وجیزه خارج است، به بیان این بررسی ها می پردازیم.

در ضمن با تشکّر فراوان از این عزیزان که در تهیّه منابع یاریم دادند. 1. استاد عزیزم جناب آقای محمّدرضا سنگری 2. فرزند بزرگوار آیت الله العظمی شیخ محمّد صالح علّامه حائری مازندرانی (ره) جناب آقای رشیدالدّین علّامه 3. سرکار خانم مریم خلفی 4. سرکار خانم معصومه یحیایی 5. جناب آقای اسماعیل ساعدی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 متن

ترجمه منظوم آیات به زبان فارسی یا به صورت ترجمه تمام آیات کتاب کریم یا ترجمه جزو سی ام و یا ترجمه یک یا چند سوره از قرآن مجید می باشد که در این تحقیق در ضمن معرّفی آن ترجمه ها، ابیاتی چند از دو ترجمه کامل کتاب هُدا را (1- قرآن نامه، مترجم امید مجد 2- قرآن مجید، ترجمه منظوم استاد عبّاس حدّاد کاشانی) مورد نقد و بررسی قرار می دهیم. تمامی ترجمه های منظومی که به آنها دسترسی یافته ام عبارتند از :

1- نظم القرآن

در كتاب تاریخ ادبیات ایران آمده است : ابوزید بلخی (م 322هـ)، فیلسوف و متکلّم معروف خراسان، ضمن تألیفات متعدّد خود یک کتاب در تفسیر قرآن داشت به نام «نظم قرآن» که یاقوت در معجم الادباء خود از آن یاد کرده است.

2- ترجمه منظوم یوسف و زلیخا

ترجمه منظومی است از قصّه ی یوسف و زلیخای قرآن که در بحر متفاوت می باشد و به طبع رسیده و به فردوسی نسبت داده شده است. مسلّماً این منظومه اخیر از فردوسی نیست و دلایل بطلان این انتساب در اصل این کتاب به تفصیل آمده است. همین قدر باید بدانیم که منظومه مذکور را یکی از درباریان طغان شاه بن الب ارسلان سلجوقی چندین سال بعد از مرگ فردوسی در هرات ساخته و به آن پادشاه تقدیم کرده است.

3- کشف الاسرار و عدّة الابرار

این کتاب از ابوالفضل رشیدالدین میبدی است که تألیف آن از سال 520 هجری آغاز شد. میبدی از پیروان و شاگردان خواجه عبدالله انصاری، عارف مشهور (م481) بود و تفسیری را که استاد او ترتیب داده بود اساس کار خود در تألیف کشف الاسرار قرار داد. او هر آیه از آیات قرآن را در یک «مجلس» و هر «مجلس» را در سه «نوبت» تفسیر کرد. در نوبت اوّل ترجمه آیه را به نحوی که روشنگر معنی و مقصود آن باشد، آورد و در نوبت دوّم وجود معانی و قرائتهای مشهور و سبب نزول و بیان آیات و اخبار مربوط به آن آیه را ذکر کرد و در نوبت سوّم همان آیه را به شیوه عارفان و سلیقه ی صوفیان مورد شرح و تفسیر قرار داد، یعنی همان کار را کرد که عرفای دیگر در تفسیرهای خود یا در مجالسی که برای تربیت پیروان خود ترتیب می دادند، نسبت به معانی قرآنی می کردند و آنها را به سلیقه ی خود، همراه با امثال و اشعار و لطایف گوناگون ذوقی و ادبی، توجیه و تأویل می نمودند. کشف الاسرار، مخصوصاً در آن قسمت ها که آیات بنا بر سلیقه ی عرفا تفسیر می شود، از جمله ی متون زیبای فارسی است. (ذبیح الله صفا، خلاصه جلد اوّل و دوّم، صص 71، 125، 200)

جهت طولانی نشدن مطلب چند بیت از اشعار این کتاب نفیس را با  توجّه به آیات مربوطه در سوره بقره برای نمونه بیان می کنیم.

آیه 17 سورۀ بقره می فرماید : «صفت ایشان چون صفت کسی است که آتشی در هامون افروخت. چون گِرداگِرد او روشن شد خداوند روشنائی آنها ببُرد و ایشان را در تاریکی ها واگذاشت که هیچ نمی بینند!».

در كتاب تفسیر ادبی و عرفانی قرآن مجید آمده است :

گلها که من از باغ وصالت چیدم

 

دُرها که من از نوش لبت دزدیدم

آن گل همه خار گشت در دیدۀ من

 

وان دُر همه از دیده فرو باریدم

آیه 30 سورۀ بقره : «ای محمّد گوش کن، وقتی خداوند به فرشتگان گفت : من در زمین خلیفه ای برقرار خواهم کرد، گفتند آیا می خواهی کسی را که در زمین فساد می کند و خون ریزی می نماید خلیفه قرار دهی؟ در  حالی که ما به تسبیح و تهلیل تو مشغولیم و تو را تقدیس می کنیم؟ خداوند فرمود من دانم آنچه شما نمی دانید.»

ما مونس عشقیم و شما درگذرید

 

وز قصّه و حال عاشقان بی خبرید

از زشتی یار من شما غم، چه خورید

 

در چشم من آئید و در او درنگرید

آیه 94 سورۀ بقره : «بگو به آنها (ای رسول من) اگر سرای پسین از آن شما است نزد خداوند، پس آرزوی مرگ کنید اگر راست می گویید و راست گو هستید؟»

کی باشد کین قفس بپردازم

 

در باغ الاهی آشیان سازم

گر جان به اشارتی بخواهی ز رهی

 

در حال فرستم و توقّف نکنم

آیه 127 سورۀ بقره : «هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایه های خانه خدا را بالا می بردند، می گفتند: خدایا، از ما بپذیر که توئی شنوا و دانا»

کعبه کجا برم چه برم راه بادیه!

 

کعبه است روی دلبر و میل است سوی دوست

دردم نه ز کعبه بود کز روی تو بود

 

مستی نه ز باده بود کز بوی تو بود!

آیه 131 سورۀ بقره : «یاد گیر و یاد بیاور که خداوند به ابراهیم گفت : رام شو و گردن نه و خویشتن فرا من ده، گفت گردن نهادم و خویشتن را فرا دادم و خود را به خداوند جهانیان تسلیم کردم و بیفکندم.»

ما را خواهی، مراد ما باید خواست

 

یک باره ز پیش خویش بر باید خاست!

آیه 154 سورۀ بقره : «مگویید کشته شدگان در راه حق مردگانند بلکه زندگانند ولکن شما نمی دانید.»

گر من بمرم مرا مگویید که مرد

 

گو مرده بدو، زنده شد و دوست ببرد!

آیه 164 سورۀ بقره : «بدانکه در آفرینش آسمان ها و زمین و اختلاف شب با روز و کشتی که در دریاها سیر
می کند با آنچه مردمان را سودمند باشد و آنچه که خداوند از آسمان آب بر زمین فرو می فرستد تا زمین مرده را زنده کند و پراکنده کند در آن از هر جنبده که هست و گرداندن بادها از هر سوی و ابری که میان زمین و آسمان است، اینها همه نشانه های روشن و آشکار برای گروه خردمندان است.»

مرد باید که بوی داند برد

 

ورنه عالم پر از نسیم صبا است!

 آیه 269 سورۀ بقره : «خداوند دانش را به هر که خواهد می دهد و هر کس را که دانش دادند او را خوبیهای فراوان دادند و از این موهبتها و نعمت های الاهی پند نگیرند مگر دارندگان خِرَد و اندیشه.»

به حکمتها قوی تر کن تو پَر طاووس عرشی را

 

که تا این دامگاه او را نشاط آشیان بینی

و گر زی حضرت قدسی، خرامان گردی از عزّت

 

ز دارالملک ربّانی، جنیبتها روان بینی

(خواجه عبدالله انصاری، مؤلّف : امام احمد میبدی، جلد اوّل، صص 11،12، 18،19،41 تا44، 53،54،55، 62،63، 65،67، 112،114)

4- یوسف و زلیخای جامی

در كتاب تاریخ ادبیات ایران آمده است : یوسف و زلیخا، اورنگ پنجم از هفت اورنگ جامی است که به بحر هزج مسدّس مقصور یا محذوف در داستان یوسف و زلیخا و در نظیره سازی با خسرو و شیرین نظامی سروده است.
(ذبيح الله صفا، جلد سوّم، ص 155)

5- تفسیر منظوم صفی علیشاه

در دیوان صفی علیشاه آمده است : بزرگترین آثار صفی تفسیر منظوم اوست که یکی از آثار بزرگ و پر ارزش قرون اخیر است. این تفسیر منظوم در بحر رمل مسدس مقصور (وزن مثنوی مولوی) سروده شده است و کار مفصّل و پرعظمتی است.

 

پس از خطبه ی افتتاح و دیباچه ی منظوم که چنین آغاز می گردد :

حمد بی حد ذات پاکی را سزاست

 

کو خلایق را به نیکی رهنماست

خاک را جان داد و ادراک و بیان

 

تا شناسد دادۀ خلّاق جان

داد او بشناختن، هم داد اوست

 

نعمتش دانستن از ارشاد اوست

خاک می دانست کی تعظیم او؟

 

گشت از ارشاد او تسلیم او

از ره تسلیم ذی ادراک شد

 

از کدورتهای خاکی پاک شد

پس زبان دادش که آید در سپاس

 

زان سپس کز جود او شد حق شناس

کرد تعلیمش رموز معرفت

 

گشت از تعلیم او کامل صفت

برگزید از خاکیان خیل رسل

 

خلق تا بر وی گرایند از سبل

یک رباعی در مادّه ی تاریخ این تفسیر از خود صفی آمده.

من خوبترین ترجمۀ قرآنم

 

بر معجزه نبی بهین برهانم

تاریخ من ار طلب کنی خود گویم :

 

«تفسیر صفی هادی گمراهانم»

شیوه ی صفی در تفسیر چنین است که اوّل آیات شریف قرآن را ذکر می کند و در ذیل آن معنی فارسی آیات را به نثر می نگارد و سپس تفسیر را به نظم می سراید. آغاز تفسیر چنین است :

از پی تفسیر قرآن مجید

 

باشد از حق عمر و توفیقم امید

تا به شکر آنکه دادم نطق و کام

 

معنی قرآن به نظم آرم تمام

ابتدا از نام خویش اندر کتاب

 

با رسول رحمت آمد در خطاب

باب گنج علم خود ذات قدیم

 

کرد بسم الله رحمن الرّحیم ...

(صفی علیشاه، صص 11، 12)

6- تفسیر منظوم لباب القرآن علّامه حائری مازندرانی

در رساله دكتراي استاد محمّد معصومي شوب با عنوان علّامه حکیم و شاعر ذولسانین حائری مازندرانی چنين آمده است : یکی از آثار ارزشمند علّامه حائری دو جلد نسخه خطّی به نام «قرآن منظوم» است. قرآن منظوم شاهکاری است که ترجمه تمام سوره های قرآن را از آغاز تا پایان در بر می گیرد. منظومه ای که به خامه و قلم یکی از مجتهدین بزرگ و فقیه و حکیم و ادیب توانای عصر خود یعنی شیخ محمّد صالح حائری مازندرانی نگارش یافت و او عارف و عالمی آگاه به معارف و تاریخ اسلام و علوم قرآنی است و لذا وقتی که ناظم قرآن هم ادیب باشد و هم آگاه به علوم اسلامی، طبعاً اشعار او منزّه و عاری از اشتباه خواهد بود چون او به راحتی می تواند مفاهیم و مضامین عمیق قرآنی را دریابد و آنها را به نظم فارسی درآورد.

شایان ذکر است که علّامه حائری، قرآن منظوم را در آخرین سالهای عمرش به رشته نظم درآورد، هنگامی که نزدیک به نود سال عمر داشته و صاحب تجارب و معلومات وافری در علوم اسلامی و ادبیات عرب و فارسی بود.

به فرموده فرزند علّامه، ایشان قرآن منظوم را حدوداً دو سال قبل از رحلت، در حالتی سرود که بینائی خود را از دست داده بود. به طوری که هر روز پس از نماز مغرب و عشاء یک نفر قرآن را آیه به آیه می خواند و مرحوم علّامه آیه را شنیده و ارتجالاً به نظم فارسی می گفتند و شخصی دیگر نظم فارسی قرآن را برای علّامه می نگاشت.

نسخۀ خطّی قرآن منظوم به نام تفسیر منظوم لبالب القرآن در دو جلد نگارش یافته و جمعاً 573 صفحه دارد و علّامه قرآن منظوم را به بحر حماسی تقارب و در قالب مثنوی سرود که به اهتمام و کوشش عدّه ای از برادران و مؤمنین سمنان به تاریخ 1385 ق نوشته شد.

نمونه هایی از قرآن منظوم علّامه حائری مازندرانی :

ترجمه ی سوره مبارکه (حمد) :

کنم ابتدا از کتاب حکیم

 

به نام خداوند رحمان رحیم

ستایش به پروردگار جهان

 

خداوند بخشنده مهربان

تو را ملک روز سزاهای کار

 

پرستیمت از تو کمک خواستار...

ترجمه سوره (بقره)- 286 آیه مدنیّه- ص 7و8 :

کتاب است بی ریب و آن از خداست

 

به پرهیزکاران ندای و هُدا است

به غیبند مؤمن هم اهل نماز

 

همی منفقندی بر اهل نیاز

به تو و انبیاء و کتب پیروند

 

به عُقبا ز علم و یقین بگروند...

ترجمه ی منظوم سوره (طه)- 135 آیه مکیه- ص 283 :

به نام خدای رحیم علیم

 

تلاوت تو طه نما از حکیم

نه قرآن فرستاده طه به تو

 

که گردد مشقّت خود از ما به تو

مگر بهر تذکار و خشیت گُزین

 

ز حق خالق آسمان و زمین...

ترجمه ی سوره (شمس)- 15 آیه مکیه- ص 564 :

تو و الشّمس با نام رحمان بگوی

 

ز نام رحیمش هم انوار جوی

به خورشید و هم پرتوش نیمروز

 

به ماهی که نورش نماید به روز

به روزی که نورش تجلّی کند

 

بر آن روز و شب تاری اش بر زند...

ترجمه ی سوره (اخلاص)- 4 آیه مدنی- ص 571 :

ز رحمان رحیمش تو توحید جوی

 

تو آیاتِ توحید را خوش بگوی

بگو الله استی یگانه خدای

 

به واحد اَحَد ذات او را سِتای

هم الله محیط است و یکتا صَمَد

 

نه او والد است و نه او را ولد

ترجمه ی سوره (ناس)- 6 آیه مکیه- ص 572 :

پناه است رحمان رحیمت ز ناس

 

تو خوش سورۀ ناس را ده اساس

بگو شد پناهم رَب از شرِّ ناس

 

ملیک و خداوند هر حق شناس

ز وسواسهائی که شد در ملل

 

که افکنده در سینه ها بس عِلَل

ز وسواس فرّار از شرِّ خویش

 

که افکنده در انس و جنّ شُبهِه بیش

پایان نظم قرآن مجید- ص 572 و 573 :

لکَ الحمد نظم کتاب مجید

 

به بحر تقارب به پایان رسید

به حُسن الختام این به فُرسی رساند

 

به عرش برین رویِ کرسی نشاند

ز قرآن به نام لُبابش سَزد

 

نیفزود بر آن هم از آن نَزد...

(محمّد معصومی شوب، صص 237 تا 242)

7- نظم الهدا جزو سی از ابراهیم سجّادی

8- ترجمه منظوم جزو سی از یوسف اسدی

9- آینه آیات آسمانی قرآن، از شیرزاد ذوالنّوری

10- قلب قرآن با طپشی منظوم :

كتاب قلب قرآن با طپشي منظوم اوّلین ترجمه سوره یاسین در قالب شعر فارسی به انضمام ترجمه منظوم
سوره هایی از جزو سی ام مي باشد. مؤلّف این کتاب در مقدّمه چنین بیان می دارد.

یکی از راه هایی که مفهوم هر عبارت را می تواند برای خواننده بهتر و کامل تر نشان دهد بیان آن عبارت در قالب شعر می باشد، زیرا بازگو کردن هر کلام به صورت شعر هم برای خواننده مطبوع و دلنشین می باشد و هم معنی و منظور آن کلام و پیام را می تواند بهتر برساند. من تحت تأثیر این عقیده و ایمان سوره های حمد و توحید را حدود دو سال قبل در قالب مثنوی سرودم و چون لطف و یاری خداوند را در انجام این کار احساس کردم مصمّم شدم تا ترجمه سوره هایی دیگر را نیز به صورت شعر فارسی بیان کنم و اوّلین سوره ای که برای ادامه این کار برگزیدم سوره شریفه یاسین «قلب قرآن» بود که در زمستان سال 1373 کار نظم آن به پایان رسید. پس از آن ترجمه سوره هایی دیگر از جزء سی ام را نیز به نظم درآوردم و آنچه در این مجموعه درج شده است حاصل این تجربیات و نخستین کتاب در زمینه اشعار قرآنی می باشد که امیدوارم مورد رضای پروردگار توانا و ارادتمندان راه اسلام قرار گیرد. با طلب یاری و توفیق از بارگاه ایزد یکتا در آینده نزدیک ترجمه سوره هایی دیگر از قرآن کریم را در قالب شعر فارسی به حضور هم میهنان گرامی و فارسی زبانان مسلمان و شیفتگان راه خدا و رسول اکرم (ص) تقدیم خواهم کرد.

اشعار این کتاب به وزن مفاعلین، مفاعیلن، مفاعیل (هزج مسدس محذوف) می باشد که برای نمونه اشعاری در مورد سوره های تکاثر، عصر، همزه، فیل، قریش، ماعون، کوثر، مَسَد (لَهَب) ذکر می گردد.

سورۀ تکاثر :

بود آغاز هر گفتار و هر کار

 

به نام مهربان بخشنده دادار

چو افزون شد تو را اموال و فرزند

 

شوی پس غافل از یاد خداوند

تویی این گونه حتّی آن زمانی

 

که بر خاک مزار مردگانی...

سورۀ عصر :

... قسم بر عصر تابان رسالت

 

به دوران رهایی از جهالت

که دنیا بهر انسان های غافل

 

ندارد جز گناه و رنج حاصل

زیان کار است آن مخلوق نادان

 

چو او را نیست در دل نور ایمان...

سورۀ همزه :

...کسی کو عیب جوی و هرزه گوی است

 

نگونبخت است و هم بی آبروی است

به دنیا ثروت اندوزد چه بسیار

 

ندارد جز شمردن پیشه و کار

چنین پندارد او کاین مال دنیا

 

حیات جاودانی بخشد او را...

سورۀ فیل :

...تو آیا ای رسول ما ندیدی؟

 

سپاه فیل و انسان را ندیدی؟

ندیدی کردگار تو چه ها کرد؟

 

چه با اصحاب فیل آیا خدا کرد؟

زمانی با سپاهی بی کرانه

 

شدند آنان سوی کعبه روانه...

سورۀ قریش :

...قریش آماده صلح و صفا شد

 

ز دام کینه توزی ها رها شد

شدند آنان چو یارانی وفادار

 

همه با یکدگر همدرد و غم خوار

به تابستان و در فصل زمستان

 

که با هم در سفر هستند ایشان...

سورۀ ماعون :

...تو دیدی ای محمّد کان گنهکار

 

همی روز جزا را کرد انکار؟

کنون ما را بگو می دانی او کیست؟

 

کسی کو با محبّت آشنا نیست

یتیم خسته دل را آن ستمگر

 

ببین با خشم و کین می راند از در...

سورۀ کوثر :

...همانا ای رسول نیک کردار

 

تو را دادیم نعمت های بسیار

شدی از جمله مخلوقات برتر

 

ببخشیدیم بر تو نهر کوثر

چو دیدی آن همه لطف و عطا را

 

کنون شکری به جای آور خدا را...

سورۀ مَسَد :

...کنون از بولهب بشنو حکایت

 

که او را بود ثروت بی نهایت

چو دستان گنهکارش جدا شد

 

بمرد و عازم مُلک جزا شد

نبود آن مرد را ایمان و وجدان

 

ستمگر بود و از یاران شیطان...

(جلال ربّانی فر، صص 6،7،111، 115، 117، 129، 131، 135، 137، 140)

11- قرآن مجید با ترجمه منظوم، قرآن نامه

این کتاب ترجمه ای منظوم از کلّ قرآن کریم است که در بحر متقارب بر وزن فعولن، فعولن، فعولن، فعول (فَعَل) سروده شده است. از آنجایی که برگردان آیات به طور دقیق و بسیار مطابق و متناسب به زبان شعر فارسی دشوار
می نماید و مترجم این قرآن نهایت تلاش و کوشش خود را جهت تطبیق اشعار با آیات شریفه به کار برده است، امّا به هر حال و بنا به اقتضای محدودیت های شعر عروضی در بعضی موارد ناگزیر به افزودن یا کاستن واژه هایی برای رعایت وزن شعر گردیده است که با آیه ترجمه شده کاملاً و به طور قطع و یقین تطابق ندارد و این اشکال جز این نیست که مترجم و شاعر متعهّد و مؤمن و باذوق با تمام همّ و غم خود جهت بیان مفهوم و معنی آیات و برداشت صحیح و
بی شبهه و باریک اندیشانه از آنها کوشیده است. نکته قابل ذکر دیگر اینکه این شاعر عالِم دین و دین مدار به ناچار در درگیری با قواعد و قوانین دست و پاگیر وزن سنّتی در برگردان بعضی آیات جای ارکان جمله ها را تغییر داده و یا فعل لازم را متعدّی و یا فعل معلوم را مجهول کرده است.

نکته دیگر اینکه در پاره ای موارد از نامهای خاص و یا توضیحاتی که در روایات معتبر شیعی و یا در سایر تفاسیر وجود دارد، استفاده نموده و حال آنکه در آیه به طور صریح آن اسم خاص و یا آن توضیحات به کار نرفته است و مترجم گرانمایه در بیشتر موارد آنها را در گیومه یا پرانتز قرار داده است که دقّت و نازک بینی او در این مورد به خوبی مشهود است، هرچند که در بعضی آیات ضمایری به کار رفته و مترجم و شاعر فرهیخته از نام مرجع ضمیر آنها استفاده کرده است. از موارد بسیار قابل توجّه این است که تطابق اشعار با آیات مربوطه از بسامد بسیار بالایی برخوردار است. نکته قابل ذکر اینکه شاعر برای آیه هایی که کاملاً شبیه یکدیگرند، اشعار متفاوت بسیار و در موارد بسیار کم ابیات شبیه به یکدیگر سروده است. در هر حال امید است که امید مجد از شفاعت شفیع گرانقدر قرآن قدسی بهره مند گردیده و از ماء مَعین و زلال تنزیل ازلی سیراب گردد.

پاره ای از اشعار این کتاب با توجّه به آیات قرآن کریم بدین گونه مورد بررسی قرار گرفته است :

قرآن : آیه 6 سورۀ (حمد) «راه کسانی که تو به آنها نعمت داده ای»

شاعر : رهِ آنکه مُنعَم ز نعمات توست.

توضیح : جای ارکان جمله ها عوض شده است.

قرآن : آیه 19 سورۀ (بقره) «یا مَثَل آنان چون کسانی است که در بیابان باران تندی بر آنها ببارد و در تاریکی رعد و برق، آنان سرانگشت خود را از بیم مرگ بر گوش نهند و عذاب خدا کافران را فرا گیرد.»

شاعر :

که در زیر بارانی از آسمان

 

که بارد به تاریک جا، بی امان

به جایی که رعدست و برق و تگرگ

 

ز ترس صواعق، ز اندوه مرگ

دو انگشت در گوش خود می نهند

 

بدان شوق کز چنگ مُردن رهند

محیط است بر کافران کردگار

 

به هر گونه اندیشه ای نیز کار

توضیح : به جای انگشتان، شاعر دو انگشت گفته است.

 

قرآن : آیه 26 سورۀ (بقره) «و خدا را باک و ملاحظه از آن نیست که به پشۀ (کوچک) یا چیزی بزرگتر از آن مَثَل زند پس هر مَثَل که آرد آنهایی که به خدا ایمان آورده اند می دانند که آن مَثَل از جانب پروردگار ایشان است امّا کسانی که کافر شدند می گویند خدا را از این مَثَل چه مقصود است؟ گمراه می کند به آن (مَثَل) بسیاری را و هدایت می کند بسیاری را و گمراه نمی کند به آن مگر فاسقان را»

شاعر :

نباشدخداوند را باک از آن

 

که آرد مثل در کلام و بیان

اگر پشّه ای را بیارد مثال

 

چه چیزی فراتر به قدر و کمال

پس افراد مؤمن به آن کبریا

 

بگویند باشد مثل از خدا

ولی جمله ناباوران اله

 

«که سرگشته مانند در تیره راه»

بگویند خود ایزد از این مثل

 

چه مقصود جُستست اندر عمل

بدینسان مثل ها که یکتا خدا

 

بیان می نماید برای شما

گروهی کند گمره از راه راست

 

گروهی هدایت نماید به خواست

به جز فاسقان را یگانه اله

 

نکردست گمراه از راست راه

توضیح : عبارت «فما فَوقَها» که به معنی «و چیزی بزرگتر از آن (پشّه)» می باشد که شاعر اگر به جای «چه چیزی فراتر به قدر و کمال» مصراع «و چیزی ....» را می گفت، به مفهوم آیه نزدیک تر بود.

 

 قرآن : آیه 77 سورۀ (بقره) «آیا نمی دانند که خدا بر آنچه پنهان داشته یا آشکارا کنند آگاه است»

شاعر :

ندانند آگه بود کردگار؟

 

چه پنهان بود کار یا آشکار

توضیح : فعل های متعدّی پنهان می کنند و آشکار می کند به صورت فعل ربطی «بود» آمده است.

قرآن : آیه 127 سورۀ (بقره) «و وقتی که ابراهیم و اسماعیل دیوارهای خانه کعبه را برافراشتند و عرض کردند این خدمت را از ما قبول فرما. توئی که دعای خلق را اجابت کنی و به اسرار همه دانایی.»

شاعر :

چو دیوار کعبه برافراشتند

 

برای دعا دست برداشتند

که فرمای از ما قبول ای حکیم

 

همانا تو هستی سمیع و علیم

توضیح : نام ابراهیم (ع) و اسماعیل (ع) در آیه ذکر شده امّا در شعر از ضمیر استفاده شده است.

قرآن : آیه 164 سورۀ (بقره) «محققاً در خلقت آسمان ها و زمین و رفت و آمد شب و روز و کشتی ها که بر روی آب برای انتفاع خلق در حرکت است و بارانی که خدا از بالا فرستاد که با آب آن زمین را بعد از مردن (نابود شدن گیاهان) زنده کرد و سبز و خرّم گردانید و در برانگیختن انواع حیوانات در آن و در وزیدن بادها به هر طرف و در خلقت ابر که میان زمین و آسمان مسخّر است (و در همه امور عالم چون همه با نظم و حکمت است) برای عاقلان ادّله ای واضح بر علم و قدرت آفریننده است»

شاعر :

در این خلقت آسمانها و ارض

 

که بی انتهایند در طول و عرض

در این اختلافی که در روز و شب

 

پدیدار گردیده از سوی رب

در آن نیک کشتی که دارد وجود

 

شناور به دریاست از بهر سود

در آن آب باران که از روی مهر

 

فرستاد یزدان ز نیلی سپهر

که آن آب از بعد مرگ و خزان

 

زمین را ببخشد حیاتی و جان

در اینکه ز هر نوع جنبده هست

 

که در روی این خاک پاینده هست

در این بادهایی که خود می وزند

 

گهی سود آرند گاهی گزند

در آن ابرهایی که در آسمان

 

از آن سو بدین سوی گردد روان

بسی روشن آیات گردیده ذکر

 

برای کسانی که دارند فکر

توضیح : در قرآن از تصریفِ الرّیاح (گردش بادها) سخن به میان آمده و در شعر از سود و زیان بادها.

 

قرآن : آیه 274 سورۀ (بقره) «کسانی که اموال خود را انفاق کنند در شب و روز، نهان و آشکار آنان را نزد پروردگارشان پاداش نیکو خواهد بود و هرگز از حادثه آینده بیمناک و از امور گذشته اندوهگین نخواهند گشت.»

شاعر :

کسانی که کردند مالی نثار

 

شب و روز پنهان و یا آشکار

بر آنهاست پاداش نیک از خدا

 

بود اجرشان نزد آن کبریا

ز آینده هرگز ندارند باک

 

ز ماضی نباشند اندوهناک

«بگویند دربارۀ مرتضی

 

فرود آمد این آیه از کبریا

که خود چار درهم نکو نام داشت

 

یکایک برای فقیران گذاشت

یکی را به روز و یکی شام تار

 

یکی را نهان و یکی آشکار»

توضیح : طبق روایات معتبر این آیه در مورد حضرت علی (ع) است و شاعر با زبان شعر آن روایات را در گیومه قرار داده است.

 

قرآن : آیه 276 سورۀ (بقره) «خدا ربا را نابود سازد و صدقات را فزونی بخشد و خدا دوست ندارد مردم سخت
بی ایمان گنه پیشه را.»

شاعر :

کند محو و نابود یکسر خدا

 

هر آن سود کاید به دست از ربا

ولی هرچه صدقست پروردگار

 

فزونتر کند اجر آن چند بار

نورزد محبّت یگانه اله

 

بر این ناسپاسان غرق گناه

توضیح : شاعر در برگردان معنی آیه به شعر مانند بسیاری از اشعار دیگر ابیات را با توجّه به معنی دقیق آیه سروده است.

 

قرآن : آیه 22 سورۀ (آل عمران) «آنهایند که اعمالشان در دنیا و آخرت تباه و ضایع گردد و کسی برای رهایی آنها از شکنجه یاری نخواهد کرد»

شاعر :

بلی این کسان هیچ در دو جهان

 

نبینند از کار خود جز زیان

ز خشم الهی به روزِ شمار

 

ندارند هرگز مددکار و یار

توضیح : واژه «اعمال» در آیه نهاد جمله است و در شعر متمّم.

 

قرآن : آیه 133 سورۀ (آل عمران) «و بشتابید به سوی آمرزش پروردگار خویش و به سوی بهشتی که پهنایش
آسمان ها و زمین را فرا گرفته است و برای پرهیزکاران مهیّا است». 

شاعر :

کنون سوی غفران یزدان خویش

 

شتابان بیایید و مشتاق پیش

به سوی بهشتی که پهنای آن

 

گرفتست خود ارض و هفت آسمان

که آن را بر افراد پرهیزگار

 

مهیّا نمودست پروردگار

توضیح : در قرآن «آسمانها» و در شعر هفت آسمان گفته شده است.

 

قرآن : آیه 71 سورۀ (نساء) «ای اهل ایمان سلاح جنگ بگیرید. آن گاه دسته دسته و یا همه به یک بار برای جهاد بیرون روید».

شاعر :

بگیرید اکنون سلاحی به چنگ

 

بگردید آماده از بهر جنگ

همه دسته دسته به همراه هم

 

برآیید از بهر دفع ستم

توضیح : این آیه می فرماید که دسته دسته و یا به یکباره به سوی جهاد بروید و در شعر این مفهوم از آن
برنمی آید.

 

قرآن : آیه 93 سورۀ (نساء) «و هر کس مؤمنی را به عمد بکشد مجازاتش آتش جهنّم است که در آن جاوید معذّب خواهد بود. خدا بر او خشم و لعن کند و عذابی بسیار شدید مهیّا سازد».

شاعر :

هر آن کس کُشد مؤمنی را به عمد

 

کند ریشه کن گلبنی را به عمد

 

مجازات او چیست؟ سوزنده نار

 

که جاوید ماند در آن پایدار

مهیّا نماید برای عقاب

 

عذاب شدیدی به روز حساب

توضیح : مصراع دوّم بیت اوّل زاید و در آیه نیامده است.

 

قرآن : آیه 55 سورۀ (مائده) «ولیّ امر و یاور شما تنها رسول خدا و مؤمنانی هستند که نماز به پا داشته و فقیران را در حال رکوع زکات می دهند.» (به اتّفاق مفسّران عامّه و خاصّه مراد از این آیه علی (ع) است).

 

شاعر :

ولیِّ شما هست یکتا خدا

 

همین سان فرستاده اش مصطفی

دگر مؤمنانی که اندر صلات

 

به وقت رکوعش دهندی زکات

(به اجماع آرا مراد از ولی

 

در این آیه باشد امام علی (ع))

توضیح : طبق تفاسیر فراوان شأن نزول این آیه در مورد حضرت علی (ع) است که شاعر با سرودن شعری در این مورد و قرار دادن آن در پرانتز به این موضوع پرداخته است.

 

قرآن : آیات 109، 127، 145، 164، 180 سورۀ (شعرا) «و من اجری از شما برای رسالت نمی خواهم و چشم پاداش جز به خدای عالم ندارم».

شاعر :

مرا چشم پاداش نبود به کار

 

مگر بر کسی کاو بود کردگار

نخواهم نه مزد و نه اجر از شما

 

بود چشم من بر یگانه خدا

نخواهم نه اجر و نه مزد از شما

 

بود اجر من با یگانه خدا

نخواهم کنم هیچ مزدی طلب

 

مرا چشم پاداش باشد به رب

نخواهم نه اجری نه مزدی ز کس

 

که اجرم بود با خداوند و بس

توضیح : پنج آیه سورۀ شعرا کاملاً مانند هم می باشند، امّا شاعر پنج شعر متفاوت سروده است.

 

قرآن :

آیه 25 سورۀ (انشقاق) و آیه 6 سورۀ (التّین) «آنان که به خدا ایمان آورده نیکوکار شدند که به آنها پاداش دائمی (بهشت ابد) عطا کردیم».

شاعر :

به جز مؤمنان به پروردگار

 

که صالح بگشتند و پرهیزگار

بیابند پاداش بی انتها

 

که منّت در آن نیست هرگز روا

 

***

 

به جز مؤمنان به پروردگار

 

که صالح بگشتند و پرهیزگار

به آنها بدادیم اجری فزون

 

که از منّت و مزد باشد برون

توضیح : دو آیه مذکور کاملاً شبیه یکدیگرند و شاعر در برگردان هر یک از آیات از دو بیت استفاده کرده است که در یک بیت کاملاً شبیه یکدیگر و در بیت دیگر مختلفند.

 

قرآن : بخشی از آیه 54 سورۀ (نور) و نیز بخشی از آیه 18 سورۀ (عنکبوت) «دو عبارت کاملاً شبیه به یکدیگرند «.... و ما عَلی الرّسولِ اِلّا البلاغُ المُبین»

شاعر :

کنون بر شما رانده ام این سخن

 

جز ابلاغ، تکلیف نبود به من

 

***

 

وظیفه تو را نیست غیر از بلاغ

 

که در شام ظلمت فروزی چراغ

توضیح : با اینکه دو عبارت قرآنی کاملاً شبیه یکدیگرند امّا شاعر دو بیت مختلف سروده است.

 

قرآن : آیه 86 سورۀ (مائده) «و آنان که کفر ورزیده آیات خدا را تکذیب کردند. ایشان اهل جهنّم خواهند بود».

شاعر :

کسانی که رفتند بر راه کفر

 

دروغین بخواندند آیات غفر

بیفتند در انتهای جحیم

 

عذابی سزاوارشان می دهیم

توضیح : شاعر از واژه غفر و نیز از عذاب کافران در ترجمه استفاده نموده که در آیه مربوطه به کار نرفته است.

 

قرآن : آیه 18 سورۀ (انعام) «و خدا کمال اقتدار و توانایی را بر بندگان دارد و همیشه او درستکار و به همه امور آگاه است».

شاعر :

خداوند قاهر آمد فراز عباد

 

حکیم و خبیرست آن کان داد

توضیح : شاعر از ترکیب «کان داد» استفاده کرده که در آیه مربوطه نیامده است.

 

قرآن : آیه 75 سورۀ (انعام) «و همچنین ما بر ابراهیم، ملکوت و باطن آسمان ها و زمین را ارائه دادیم تا به مقام اهل یقین رسید».

شاعر :

نمودیم بر آن رسول حنیف

 

که بودی خداترس و پاک و عفیف

همه بطن هفت آسمان و زمین

 

که یابد مقامی چو اهل یقین

توضیح : شاعر به جای واژۀ «ابراهیم» رسول حنیف و به جای «آسمان» هفت آسمان به کار برده و صفات «خداترس و پاک و عفیف» در آیه نیامده است.

 

قرآن : آیه 18 سورۀ (اعراف) «خدا شیطان را گفت بیرون شو که تو راندۀ درگاه مائی. هر که از فرزندان آدم تو را پیروی کند جهنّم را از تو و آنان به یقین پُر می گردانم».

شاعر :

خدا گفت بیرون شو ابلیس پست

 

که اینجا نداری مجال نشست

هر آن کس که از تو شود راهبر

 

از ایشان لبالب، نمایم سقر

توضیح : دو واژۀ «مذءُوماً» و «مَدحوراً» در شعر معنی نشده اند.

 

قرآن : آیه 190 سورۀ (اعراف) «پس چون به آن پدر و مادر فرزندی صالح عطا شد او (آن فرزند) را در آنچه (از طاعت و نعمت) برای آنها مقرّر شده بود شریکان خود قرار دادند پس خدای تعالی برتر است از آنچه او را مشرکان گویند».

شاعر :

فراتر بود شأن یکتا خدا

 

فزون تر بود عزّت کبریا

ز لغوی که این مشرکان دیار

 

بگویند در شأن پروردگار

توضیح : شاعر عبارت «فَلَمّا آتاهُما صالِحاً» را معنی نکرده است.

 

قرآن : آیه 25 سورۀ (یونس) «و خدا همه خلق را به سرمنزل سعادت و سلامت می خواند و هر که را می خواهد به لطف خاصّ به راه مستقیم هدایت کند».

شاعر :

خدا هر کسی را که بخشد وجود

 

بخواند به راه درستی وجود

ولی خویشتن هر کسی را که خواست

 

هدایت نماید به آیین راست

توضیح : «دارالسّلام» در شعر به کار نرفته است.

 

قرآن : آیه 29 سورۀ (هود) «باز گفت (بدانید که) من از شما (در عوض هدایت) ملک و مالی نمی خواهم اجر من بر خداست و من هرگز آن مردم با ایمان را هر چند (به نظر شما) فقیر و بی مقدار باشند از خود دور نمی کنم که آنها به شرف ملاقات خدا می رسند ولی به نظر من (شما که آنان را خوار می دارید) خود مردم نادانی هستید».

شاعر :

نخواهم کنون هیچ اجر از شما

 

که اجرم بود با یگانه خدا

نرانم ز خود هیچگه مؤمنان

 

اگر چند باشند محتاج نان

بر آنهاست دیدار یزدان هدف

 

بیابند این رتبت و این شرف

مرا هست باور که بس جاهلید

 

شما مردمانی ز حق غافلید

توضیح : مصراع «اگر چند باشند محتاج نان» برای توضیح بیشتر آورده شده است و مفهومی برابر آن در آیه مذکور نیست.

 

قرآن : آیه 42 سورۀ (هود) «و آن کشتی به دریا با امواجی مانند کوه در گردش بود که در آن حال نوح از راه شفقت فرزندش را ندا کرد که ای پسر تو هم بدین کشتی درآی (که نجات یابی) و با کافران همراه مباش (که هلاک خواهی شد)».

شاعر :

به دریایی از موجهایی چو کوه

 

شناور شد آن کشتی باشکوه

در آن حال از راه لطف و صفا

 

بزد نوح فرزند خود را صدا

به کشتی نشین و به من دِه تو دست

 

نباشی تو با کافران هم نشست

توضیح : مفهوم «فی معزلٍ» به معنی «در کناری» در شعر نیامده است.

 

قرآن : آیه 82 سورۀ (یوسف) «و (اگر پدر باور نکرد بگویید) از آن شهر و از آن قافله که ما در آن بودیم حقیقت را جویا شو تا صدق دعوی ما کاملاً بر تو معلوم گردد».

شاعر :

حقیقت همی پرس زآن کاروان

 

که ما نیز بودیم با آن روان

که دانی که هستیم ما راستگو

 

سخن ها حقیقت بود مو به مو

توضیح : واژۀ «قریه» یا معنی آن در شعر به کار نرفته است.

 

قرآن : آیه 99 سورۀ (یوسف) «(پس آن گاه که یعقوب و آتش) بر یوسف وارد شدند یوسف پدر و مادر خود را (مراد از مادر، خالۀ یوسف است) در آغوش آورد و گفت به شهر مصر درآیید که انشاءالله (بعد از این از شرّ فراعنه مصر) ایمن خواهید بود».

 

شاعر :

نمودند یعقوب و آلش سفر

 

به یوسف فکندند چشم و نظر

بیامد جلو یوسف نیکخوی

 

پدر مادرش را ببوسید روی

بگفتا که در مصر منزل کنید

 

برون وحشت فقر از دل کنید

خدا گر بخواهد دگر بعد از این

 

شمایید ایمن در این سرزمین

توضیح : مفهوم مصراع ششم در آیه نیامده است.

 

قرآن : آیه 15 سورۀ (حجر) «باز هم بر انکار تو خواهند گفت چشمان ما را (محمّد (ص)) فرو بسته و در ما سحر و جادوئی به کار برده است».

شاعر :

که احمد بکردست جادو کنون

 

فرو بسته چشمان ما با فسون

توضیح : فعل «سُکِّرَت» مجهول است و شاعر آن را به صورت معلوم آورده است.

 

قرآن : آیه 89 سورۀ (حجر) «و بگو من رسولم که برای اندرز و ترسانیدن مردم از عذاب قهر خدا با دلیلی روشن آمده ام».

شاعر :

بگو من رسولم، رسولی نذیر

 

که با روشن آیات گشتم سفیر

 

توضیح : واژۀ «سفیر» در آیه مذکور ذکر نشده است.

 

قرآن : آیه 6 سورۀ (نحل) «و هنگامی که شبانگاه (گلّه از گوسفند و گاو و شتر) برگردند یا صبحگاه به چَرا بیرون روند زیب و افتخار شما باشند یا از کرک و پشم آنها تجّمل و لباسهای فاخر سازید».

شاعر :

چو رفتند بیرون ز بهر چرا

 

تفاخر نمایید آن گه شما

از آن کرکها آدمی جامه کرد

 

به رغم هوای تر و خشک و سرد

توضیح : فعل «تُریحونَ» به معنی (شامگاهان) از چرا برگرداندن می باشد که در شعر ذکری از آن نشده است.

 

قرآن : آیه 37 سورۀ (اسراء) «و هرگز در زمین به کبر و ناز مرو (و غرور و نخوت مفروش) که به نیرو زمین را نتوانی شکافت و به کوه در سربلندی نتوانی رسید».

شاعر :

مرو راه روی زمین با غرور

 

که نشکافی این خاک از کبر و زور

کجا؟ کی؟ چو کوهی شوی سربلند

 

به گردون نخواهی فکندن کمند

توضیح : مصراع چهارم در آیه مذکور نیامده است.

 

قرآن : آیه 60 سورۀ (کهف) «و (ای محمّد (ص) امّتت را) به یاد آر وقتی را که موسی به رفیق جوانمردش (یوشع که وصی و خلیفه او بود) گفت من دست از طلب ندارم تا به مجمع البحرین برسم یا سالها عمر در طلب بگذرانم». 

شاعر :

بگو ای محمّد به خیل عباد

 

به یوشع چه فرمود موسای راد

نخواهم کشم هیچ دست از طلب

 

اگر برکشم، باد از من عجب

مگر خود رِسَم بر میان دو رود

 

به جایی که دو بحر دارد وجود

که یا می رسیم یا همه عمر خویش

 

ره جستجویش بگیرم به پیش

توضیح : واژۀ «فتی» در این آیه به معنی جوان است که از نظر بیشتر مفسّرین منظور یوشع بن نون است و بعضی مفسّرین واژۀ «فتی» را منظور غلام حضرت موسی (ع) دانسته اند و شاعر در این مورد از «یوشع» نام برده است.

 

قرآن : آیه 36 سورۀ (حج) «و نحر شتران فربه را از شعائر حج مقرّر داشتیم که در آن قربانی شما را خیر و صلاح است پس هنگام ذبح آن تا بر پا ایستاده نام خدا را یاد کنید و چون پهلویش  به زمین افتد (و ذبح کامل شود) از گوشت آن تناول کرده و به فقیر و سائل هم اطعام کنید خدا این بهائم را مسخّر شما ساخته تا شکر نعمتهای خدا را بجای آرید».

شاعر :

چو قربانی اشتران واجب است

 

نباید کزین کار شوئید دست

مبادا که این کار سازید دفع

 

که بسیار در آن نهفته است نفع

به هنگام کشتن چو حیوان به پاست

 

کُشنده مقیّد به ذکر خداست

چو افتد به پهلو به روی زمین

 

خورید و ببخشید بر سایرین

که تسخیر کردست یکتا خدا

 

همه دامها را برای شما

امیدست او را بدارید پاس

 

بدارید لطف خدا را سپاس

توضیح : واژه های «قانع و مُعتَر» به معنی فقیر و سائل در شعر به کار نرفته اند.

 

قرآن : آیه 49 سورۀ (فرقان) «تا به آن باران زمین خشک و مرده را زنده سازیم و آنچه آفریدیم چهارپایان و آدمیان بسیاری را سیراب گردانیم».

شاعر :

زمین زنده گردید زآن آبِ پاک

 

پس از مرگ شد زنده این تیره خاک

همه چارپایان و هم آدمی

 

بگشتند سیراب از آن، هر دمی

توضیح : افعال «نُحیِ» و «نُسقیه» متعدّی هستند و فاعل جمله ها ضمیر «ما» است، امّا در شعر جمله های اسنادی به کار رفته است.

 

قرآن : آیه 5 سورۀ (قصص) «و ما اراده کردیم بر آن طایفه ذلیل و ضعیف در آن سرزمین منّت گذارده و آنها را پیشوایان خلق قرار دهیم و وارث ملک و جاه فرعونیان گردانیم».

شاعر :

اراده نمودیم، منّت نهیم

 

به مستضعفین پیشوائی دهیم

بگردند روی زمین جانشین

 

بگردند خود وارث آن زمین

توضیح : فعل «نَجعَلَ» متعدّی است که در شعر به صورت جمله اسنادی بیان شده است.

 

قرآن : آیه 9 سورۀ (قصص) «(چون فرعون به سعایت مردم قصد قتل آن طفل کرد) زن فرعون گفت این کودک را مکشید (که مایه نشاط دل و) نور دیده من و توست و باشد که در خدمت ما سودمند افتد یا او را به فرزندی خود برگیریم و آنها (از حقیقت حال) بی خبر بودند».

شاعر :

به فرعون تازاند اسب سخن

 

بفرمود آسیه آن نیک زن

مریزید خونش مگیرید خشم

 

که او بر من و توست چون نور چشم

بود تا شود مایۀ خیر و سود

 

به فرزندی او را بگیریم زود

که بودند از عاقبت بی خبر

 

که این بذر را چیست آخر ثمر

توضیح : در قرآن «امرأَتُ فرعون» و در شعر «آسیه» به کار رفته است.

 

قرآن : آیه 12 سورۀ (قصص) «و ما شیر هر دایه ای را بر او حرام کردیم و آل فرعون با محبّت قلبی که به او داشتند در پی دایه ای که موسی پستانش را بگیرد فرستادند. (در این حال) خاله موسی گفت : آیا مایلید که من شما را بر خانواده ای که دایه این طفل شوند و او را با مهربانی تربیت کنند رهنمائی کنم؟»

شاعر :

خدا کرده بودی به موسی حرام

 

ز هر دایه ای شیر خوردن به کام

 

[بکردند فرعونیان جستجو

 

مگر دایه یابند از بهر او]

که آن خاله گفتا به بی دانشان

 

که آیا شما را دهم ره نشان؟

شما را نشان می دهم یک نفر

 

که او می شود دایۀ این پسر

توضیح : در آیه از اهل بیت و تربیت کردن آنان سخن به میان آمده است که در شعر به آن اشاره نشده است.

 

قرآن : آیه 63 سورۀ (عنکبوت) «و اگر (از این مشرکان کافر) سؤال کنی آن کیست که آب از آسمان نازل گرداند تا زمین را به آن پس از فصل خزان و مرگ گیاهان باز زنده گرداند به یقین جواب دهند که آن خداست پس بگو ستایش مخصوص یکتا خداست آری و لیک این حقیقت را عقل اکثر مردم درنخواهد یافت».

شاعر :

اگر باز پرسی که از آسمان

 

فرستاد باران و آب روان؟

که گردد زمین زنده بعد از خزان

 

جهد خون به رگهای نخل و رزان

بگویند حقّا که یکتا خداست

 

بگو پس پرستش مر او را سزاست

ولی اکثر خلق آگه نیند

 

که در غفلت و جاهلیت زیند

توضیح : مصراع چهارم در آیه مذکور وجود ندارد.

 

قرآن : آیه 2 سورۀ (روم) «رومیان مغلوب (فارسیان) شدند».

شاعر :

هزیمت بگشتند خود رومیان

 

بگشتند مغلوبِ ایرانیان

توضیح : در آیه واژه «ایرانیان» نیامده است.

 

قرآن : آیه 53 سورۀ (دخان) «لباس از سندس و استبرق (حریر نازک و ستبر) بیاراسته، روبه روی هم بر تختها تکیه زده اند».

شاعر :

لباسی بپوشند نازک حریر

 

زده پیش هم تکیه ها بر سریر

توضیح : شاعر در مورد واژه «استبرق» در شعر سخنی به میان نیاورده است.

 

قرآن : آیات 13، 16، 18، 21، 23، 25، 28، 30، 32، 34، 36، 38، 40، 42، 45، 47، 49، 51، 53، 55، 57، 59، 61، 63، 65، 67، 69، 71، 73، 75، 77 سورۀ (الرّحمان) «الا ای جنّ و انس کدامین نعمتهای خدایتان را انکار
می کنید؟»

شاعر :

کدامین نعم را ز یکتا خدا

 

دروغین بخوانید آیا شما

کنون راه انکار گیرید پیش

 

کدامین نعم را ز یزدان خویش

کدامین نعم را ز پروردگار

 

دروغین بخوانید اندر شمار

کنون بر چه نعمت ز یزدان حی

 

ره کذب و انکار سازید طی

پس اینک چه انکار آیا شما

 

برانید بر لطف یکتا خدا

کدامین نعم را ز پروردگار

 

نمایید انکار در روزگار

دروغین بخوانید پس این زمان

 

کدامین نعم را ز ربّ جهان

کنون پس به نعمات یزدان خویش

 

چه راهی از انکار گیرید پیش

الا خاکیان این زمان از چه رو

 

نمایید تکذیب نعمات او

دروغین بخوانید آیا شما

 

چه لطفی و نعمت ز یکتا خدا

کدامین نعم را ز پروردگار

 

نمایید انکار اندر شمار

نمایید انکار اینک دگر

 

کدامین نعم را ز ربّ بشر

کنون مایۀ کذب و انکار چیست

 

که گویید این لطف از الله نیست

کنون بر چه نعمت ز یزدان خویش

 

ره کفر و انکار گیرید پیش

چه نعمات دادست یکتا اله

 

به تکذیب آن طی مسازید راه

دروغین چه خوانید اینک دگر

 

چنین لطفها را ز ربّ بشر

چه انکار ورزید دیگر بر آن؟ (شاعر برای آیه 49 یک مصراع سروده است)

کنون پس به نعمات یزدان خویش

 

چرا راه انکار گیرید پیش

کنون بر چه نعمت برانید ظن

 

از الطاف یکتا ربّ خویشتن

همه گونه نعمت خداوند داد

 

دگر چیست تکذیبتان ای عباد

نمایید انکار اینک شما

 

چه لطفی از الطاف یکتا خدا

کنون بر چه نعمت ز پروردگار

 

برانید انکار در روزگار

چنین است نعمات ربّ جهان

 

چرا می نمایید انکار آن

بدین گونه از لطف گسترده خوان

 

چرا می نمایید تکذیب آن

کنون این همه نعمت از کردگار

 

بر انکار آنید آیا دچار

خدا این همه لطف دارد تمام

 

بخوانید ز آنها دروغین کدام؟

بدین گونه نعمت نهاده خدا

 

چه انکار ورزید آیا شما

به دریای نعمت که بخشد خدا

 

شناور به شکّید اکنون چرا

خدا داده نعمت چنین بی کران

 

چرا می نمایید انکار آن

کدامین نعم را ز یزدان حق

 

نمایید انکار بر این نسق

کنون بر چه نعمت ز پروردگار

 

به انکار و شکّید آیا دچار

توضیح : شاعر توانا و خوش ذوق برای سی و یک آیه که همگی مانند هم می باشند، اشعار متفاوت سروده است.

 

قرآن : آیات 15، 19، 24، 28، 34، 37، 40، 45، 47، 49 سورۀ (المرسلات) «وای در آن روز به حال آنان که آیات خدا را تکذیب کردند».

شاعر :

پس ای وای بادا بر آن قوم خوار

 

که کردند تکذیب پروردگار

بسی وای بر حال آن کافران

 

که بودند در زمرۀ منکران

بسی وای بر هر که در روزگار

 

دروغین بخواند آیت کردگار

بسی وای بادا در آن روز سخت

 

به تکذیب گرهای برگشته بخت

بسی وای بادا به روز شمار

 

به تکذیب رانان پروردگار

بسی وای بر آن گروهی و کیش

 

که کردند تکذیب یزدان خویش

بسی وای بر ملّتی تیره بخت

 

که کردند تکذیب الله سخت

بر آن ملّت خوار، افسوس و وای

 

که تکذیب کردند یکتا خدای

به ناباوران به پروردگار

 

بسی وای بادا به روز شمار

پس ای وای بادا بر آن منکران

 

 

 (امید مجد، صص 1، 4، 5، 12، 20، 25، 46، 47، 52، 67، 89، 93، 117، 371 تا 374، 589، 597، 357، 398، 122، 129، 137، 152، 175، 211، 225، 226، 245، 247، 262، 266، 267، 285، 300، 336، 364، 385، 386، 403، 404، 498، 531 تا 534، 580، 581)

توضیح : شاعر با ذهن وقّاد و تیزخاطر خود برای ده آیه مذکور اشعاری متفاوت سروده است و برای آیه 49 یک مصراع سروده است.

 

12- قرآن مجید، ترجمه، تجوید و تأویل آیات، دکتر امید توحیدی، ترجمه منظوم : استاد عبّاس حدّاد کاشانی

اشعار این کتاب بر وزن فاعلاتن، فاعلاتن، فاعلن (بحر رمل مسدس محذوف) می باشد که در بعضی ابیات از نظر وزن و قافیه اشکالاتی وجود دارد و بعضی اشعار از نظر ترجمه دقیق با ابیات مربوطه تطابق ندارند. شاعر
پاره ای از آیات را که به صورت جمله پرسشی است، به صورت جمله خبری سروده است. در مواردی می باید واژه هایی را که حرف یا حروفی مشدّد ندارند به صورت مشدّد خواند تا وزن شعر درست شود. امّا به طور کلّی بیشتر ابیات از نظر مفهوم و معنی با آیات شریفه مطابقت دارند و از استحکام و عذوبت برخوردارند. گاهی شاعر در برگردان آیه به صورت منظوم و رعایت وزن شعر ناگزیر به آوردن واژه یا عباراتی افزون بر مفهوم آیه ی مربوطه بوده است که خود، آن عبارات زاید را در گیومه قرار داده و گاهی اوقات از گذاشتن گیومه خودداری کرده است. در تنگنا قرار گرفتن و
محدودیت هایی که برای شاعر شعر سنّتی و عروضی وجود دارد سبب شده که شاعر در پاره ای موارد به جای اولین فاعلاتن، فَعَلاتن بیاورد که عکس این مسأله از نظر عروض دانان صحیح می باشد. در بعضی آیات فعل معلوم، به صورت مجهول و یا بالعکس بیان شده است و جای فاعل و مفعول عوض شده اند.

برای پیش گیری از اطاله ی کلام اشعار جزو سی این کتاب را مورد بررسی قرار می دهم که تا حدودی
می تواند مبیّن سایر جزوها نیز باشد.

قرآن : «بسم اللهِ الرّحمانِ الرّحیم»

شاعر :

واژۀ مهر است و بخشش ای ندیم

 

ذکر بسم الله الرَّحمان الرَّحیم

توضیح : «ای ندیم» که در شعر به کار رفته است در آیه وجود ندارد.

 

قرآن : آیات 1و2 سورۀ (النّبأ) «مردم از چه خبر مهمّی پرسش و گفتگو می کنند؟ از خبر بزرگ قیامت».

شاعر :

از چه می پرسند مردم ای ندیم

 

زآن خبر که آن خبر باشد عظیم

توضیح : شاعر در برگردان آیه اوّل، «ای ندیم» را به کار برده که در آیه وجود ندارد.

 

قرآن : آیات 3و4 سورۀ (النّبأ) «که در آن با هم به جدال و اختلاف کلمه پرداختند چنین نیست که منکران پنداشته اند به زودی (وقت مرگ) خواهند دانست».

شاعر :

آنچه در آن مختلف برخاستند

 

زود دانند اینکه بد می خواستند

توضیح : «کلّا» به معنی «حاشا و چنین نیست» می باشد که در شعر از این مفهوم استفاده نشده و جمله «بد
می خواستند» در آیه به کار نرفته است.

 

قرآن : آیات 5 و6 سورۀ (النّبأ) «و البتّه (بر خطای خود) به زودی آگاه می شوند. آیا زمین را مهد آسایش خلق نگردانیدیم؟»

شاعر :

نَه چنین استی که می دانند زود

 

مَهد آسایش زمین در خلق بود

 

توضیح : آیه 6 که به صورت جمله پرسشی است شاعر آن را به صورت جمله خبری بیان کرده است.

 

قرآن : آیه 10 سورۀ (النّبأ) «و پردۀ سیاه شب را ساتر (احوال خلق) گردانیدیم».

شاعر :

پرده شام سیه آورده ایم

 

پوشش نومیدیِتان کرده ایم

توضیح : شاعر شب را مایه ی پوشش ناامیدیها ترجمه کرده که در آیه چنین نیامده است.

 

قرآن : آیات 13و14 سورۀ (النّبأ) «و چراغی (چون خورشید) تابان برافروختیم. و از فشار تراکم ابرها آب باران فرو ریختیم.»

شاعر :

و چراغی نوربخش افروختیم

 

آب از بهر شما اندوختیم

توضیح : در آیه 14 واژه «مُعصرات» به معنی تراکم ابرهاست که در شعر ترجمه نشده است.

قرآن : آیات 15و16 سورۀ (النّبأ) «تا بدان آب، دانه و گیاه رویانیدیم و باغ های پر درخت و انواع میوه ها پدید آوردیم».

شاعر :

تا که بیرون آوریم از آن نبات

 

و درخت و باغ با حُسن صفات

توضیح : در مصراع دوّم شاعر به جای اوّلین فاعلاتن، فعلاتن آورده است در صورتی که عکس آن صحیح است.

 

قرآن : آیات 22و23 سورۀ (النّبأ) «آن دوزخ جایگاه مردم سرکش و ستمکار است که در آن قرنها عذاب کشند».

شاعر :

هست دوزخ بازگشت طاغیان

 

که عذاب جمله شان باشد در آن

توضیح : «اَحقاب» به معنای مدّتی و روزگاران که در شعر به کار نرفته است.

 

قرآن : آیات 25و26 سورۀ (النّبأ) «مگر آبی پلید و سوزان که حمیم و غسّاق جهنّم است به آنها دهند که با کیفر اعمال آنها موافق است».

شاعر :

جز حمیمی که بود اندر جحیم

 

که موافق بهرشان داند حکیم

توضیح : «غَسّاق» به معنی چرکابه است که شاعر در سروده خود از این واژه استفاده نکرده است.

 

قرآن : آیه 38 سورۀ (النّبأ) «روزی که آن فرشته بزرگ روح القدس با همه فرشتگان صف زده به نظم برخیزند و هیچ کس سخن نگوید جز آن کس که خدای مهربانش اذن دهد و او سخن به صواب گوید (به اذن خدا شفاعت گنهکاران کند)».

شاعر :

بی تکلُّّم صف زده بی إذن او

 

هیچ نگشایند لب در گفتگو

توضیح : عبارت «جز کسی را که خدا اجازه دهد که سخن صواب گوید» در شعر به کار نرفته است.

 

قرآن : آیات 8 و9 سورۀ (نازعات) «در آن روز سخت دلها به شدّت هراسان شود. (مردم از ترس) چشمها به زیر افکنند».

شاعر :

قلب ها روزی که آید در هراس

 

چشم هاشان فرو رفته به کاس

توضیح : مصراع دوّم از نظر وزن اشکال دارد.

 

قرآن : آیه 12 سورۀ (نازعات) «و گویند در این صورت که دیگر بار زنده شویم بسی زیانکار خواهیم بود».

شاعر :

«پس در این صورت نرنجیم از کسی»

 

بود خواهیم از زیانکاران بسی

توضیح : شاعر توضیح اضافه خود را در گیومه قرار داده است.

 

قرآن : آیه 28 سورۀ (نازعات) «که سقفی بس بلند و استوار ساخت».

 

شاعر :

که بود سقفش بلند و استوار

 

بی ستونش ساخته پروردگار

توضیح : مصراع دوّم در آیه مربوطه به کار نرفته است.

 

قرآن : آیه 46 سورۀ (نازعات) «چون آن روز بر مردم پدیدار شود گوئی همه عمر دنیا شبی تا صبح یا روزی تا شام بیش نبوده است (برای روشندلان عمر دنیا یک روز و برای تیره دلان یک شب می نماید)».

شاعر :

همچنان کان روز را دید اجنبی

 

گوئی عمر دهرشان بوده شبی

توضیح : واژۀ «ضُحاها» در شعر نیامده است.

 

قرآن : آیه 16 سورۀ (عبس) «که ملائکه با حسن و کرامتند».

شاعر :

که ملایک هست بس عالی مقام

 

هم کرامتمند با حُسن ختام

توضیح : «حُسن ختام» در آیه مذکور به کار نرفته است.

 

قرآن : آیه 2 سورۀ (تکویر) «و ستارگان آسمان تیره شوند (و فرو ریزند)».

شاعر :

و شود تیره تمام اختران

 

و فرو ریزند هر یک آن زمان

توضیح : مصراع دوّم در آیه به کار نرفته است.

 

قرآن : آیات 3و4 سورۀ (تکویر) «و کوه ها به رفتار آیند و شتران عشار (ده ماهه آبستن را که نزد عرب بسیار عزیز است) به کلّی رها کنند و به دور افکنند».

شاعر :

کوه ها آن دم که آید در فشار

 

اشتران حامله بِنهند بار

توضیح : «سُیّرَت» به معنی روان شدن است و شاعر به معنی «در فشار آمدن» آورده است و نیز «عُطِّلَت» به معنی وانهاده شدن است و شاعر به معنی بار نهادن آورده است.

 

قرآن : آیات 26 و 27 سورۀ (تکویر) «پس شما (مردم نادان کلام حق را رها کرده) به کجا می روید؟ این قرآن عظیم جز پند و نصیحت به اهل عالم چیز دیگری نیست».

شاعر :

پس کجا آخِر رَوید ای غافلین

 

هست قرآن ذکر ربَّ العالمین

توضیح : غافلین با عالمین نمی توانند هم قافیه شوند.

 

قرآن : آیه 10 سورۀ (انفطار) «کتابی است (که به قلم حق) نوشته شده است وای در آن روز به حال منکران (قرآن)».

شاعر :

و به درستی که باشد با یقین

 

هم مراقب بهرتان هم حافظین

توضیح : مصراع اوّل از نظر وزن اشکال دارد.

 

قرآن : آیه 25 سورۀ (مطفّفین) «و (ساقیان حور و غلمان) شراب ناب سر به مهر بنوشانند».

شاعر :

حُور و غِلمان ساقیانی که دقیق

 

بهرشان آرند مختُومٍ رحیق

توضیح : «یُسقَونَ» فعل مجهول است که شاعر به صورت فعل معلوم در شعر به کار برده است.

 

قرآن : آیات 16 و 17 سورۀ (انشقاق) «چنین نیست (که خدا از فعل مخلوقش آگه نباشد) قسم به شفق و روشنی اوّل غروب قسم به شب (تار) و آنچه در او گرد آمده (در دل شب خزیده و آرام گرفته است)».

شاعر :

نیست اینسان به شفق خواندم قسم

 

و به شب و آنچه گرد آورده ام

توضیح : «وَسَقَ» فعل سوّم شخص غایب است و شاعر آن را به صورت اوّل شخص به کار برده است.

 

قرآن : آیه 1 سورۀ (بروج) «قسم به آسمان بلند که دارای کاخ های با عظمت است».

شاعر :

و قسم بر آسمان با عروج

 

آسمانی که رود ذات البروج

توضیح : شاعر ناگزیر بوده است برای اینکه واژه ای هم قافیه با «بروج» بیاورد، عروج را که در آیه ذکر نشده است، بگوید و نیز در بیت 2 شاعر به جای اوّلین فاعلاتن، فعلاتن آورده است که عکس آن صحیح می باشد.

 

قرآن : آیات 2 و3 سورۀ (بروج) «و قسم به روز موعود (قیامت که وعده گاه خلایق است) و قسم به شاهد عالم پیغمبر خاتم (ص) و به مشهود (قیامت و امّت)».

شاعر :

و به روزی که بود موعود ما

 

و پیمبر شاهد و مشهود ما

توضیح : در آیه ذکری از پیامبر نشده است، امّا شاعر در شعر خود آن را به کار برده است.

 

قرآن : آیه 10 سورۀ (بروج) «آنان که (چون اصحاب اخدود) مردان و زنان با ایمان را به آتش فتنه و عذاب سوختند پس از کار زشت خویش توبه نکردند بر آنها عذاب آتش سوزان دوزخ است».

شاعر :

ز آتش بیداد و فتنه سوختند

 

نارِ دوزخ بهر خود اندوختند

توضیح : «لَم یَتوبوا» در شعر به کار نرفته است.

 

قرآن : آیات 14 و15 سورۀ (بروج) «و هم او بسیار آمرزنده و مهربان است و خداون عرض اقتدار و عزّت است».

شاعر :

آنکه آمرزنده و باشد وحید

 

هم بود عرض اقتدار و هم مجید

توضیح : شاعر به جای معنای «ودود» از کلمه «وحید» استفاده کرده است.

 

قرآن : آیه 1 سورۀ (طارق) «قسم به آسمان و قسم به طارق آن».

 

شاعر :

و قَسَم بر آسمان و طارقش

 

طارقی که گفت باید بارقَش

توضیح : شاعر برای هم قافیه قرار دادن «طارق» ناگزیر بوده که واژه ی «بارق» را که در آیه به کار نرفته است، در شعر بیاورد.

 

قرآن : آیه 9 سورۀ (اعلی) «پس به آیات الهی، خلق را که سودمند افتد متذکّر ساز».

شاعر :

پس تذکّر دِه ز آیات خدا

 

سود از آن، ذکر اگر افتد تو را

توضیح : در مصراع دوّم بیت به جای «اگر» باید «گر» به کار برد.

 

قرآن : آیات 12 و13 سورۀ (اعلی) «آن کس (عاقبت) به آتش بسیار سخت دوزخ درافتد و در آن دوزخ نه بمیرد (تا راحت شود) و نه زندۀ برخوردار از زندگی باشد».

شاعر :

آن کس اندر نار افتد که همان

 

نَه بمیرد نَه بود زنده در آن

توضیح : قافیه قرار دادن واژه های «همان» و «آن» که اشاره به دور است و به یک مفهوم می باشد از نظر قافیه شناسان درست نیست.

 

قرآن : آیه 18 سورۀ (اعلی) «این گفتار به حقیقت در کتب رسولان پیشین ذکر شده است».

شاعر :

به درستی که همین گفتارها

 

در صُحُف هم پیش از این شد ذکرها

توضیح : گفتارها و ذکرها نمی توانند هم قافیه شوند.

 

قرآن : آیات 7 تا 10 سورۀ (غاشیه) «که به آن طعام (هرچه خورند) نه فربه شوند و نه سیر گردند. جمعی دیگر به نعمتهای بهشتی رخسارشان شاداب و خندان است و از کوشش (در طاعت خدا) خشنودند که در بهشت بلند مرتبت مقام عالی نیافته اند».

شاعر :

نه سمین گردند از آن نز جوع سیر

 

با چنین وضعند در دوزخ اسیر

عدّه ای هم رویِشان اندر جنان

 

در چنین روزست دایم شادمان

و به سعی و کوشش خود شادمان

 

که مقامِ عالیِشان شد جنان

توضیح : در شماره گذاری ابیات به جای 8 باید 7 و به جای 9، 8 و بعد از «خود شادمان» باید 9 را قرار داد تا با معنی آیات تطبیق نماید.

 

قرآن : آیه 20 سورۀ (غاشیه) «و به زمین (که حکمتها در آن آشکار و پنهان است) نظر نمی کنند چگونه
گسترده اند؟

شاعر :

و به سوی این زمین هم ننگرند

 

که چگونه سطح آن گسترده اند

توضیح : افعال «ننگرند» و «گسترده اند» نمی توانند هم قافیه شوند.

قرآن : آیه 22 سورۀ (غاشیه) «و تو مسلّط و توانا بر (تبدیل کفر و ایمان آنها) نیستی».

شاعر :

پس تو بر آنها مسلّط نیستی

 

روی گرداند آنکه کافر زیستی

توضیح : مصراع دوّم در آیه مربوطه به کار نرفته است.

 

قرآن : آیات 9 و10 سورۀ (فجر) «و نیز به قوم ثمود که سنگ را شکافته و کاخ ها بر خود از سنگ می ساختند چه کیفر سخت داد و فرعون (و اتباعش) را که صاحب قدرت و سپاه بسیار بودند چگونه در دریا غرق کرد».

شاعر :

با همان صخره که در وادی برید

 

و چه شد فرجام فرعون پلید

توضیح : «ذی اوتاد» در شعر معنی نشده است.

 

قرآن : آیه 15 سورۀ (فجر) «امّا انسان (کم ظرفیت و ناتوان بی صبر) چون خدا او را به رنج و غمی مبتلا سازد سپس به کرم خود او را نعمتی برای آزمایش و امتحان بخشد در آن حال (مغرور ناز و نعمت شود و) گوید خدا مرا عزیز و گرامی داشت».

شاعر :

پس در آن احوال گوید کردگار

 

بهر من آورده عزَّت برقرار

توضیح : شماره 15 باید بعد از واژه «برقرار» گذاشته شود.

 

قرآن : آیه 20 سورۀ (فجر) «و سخت فریفته و مایل به مال دنیا باشند».

شاعر :

دوستدار مال دنیائید و بس

 

می فریبد جمله را در هر نفس

توضیح : مصراع دوّم در آیه مذکور ذکر نشده است.

 

قرآن : آیات 1و2 سورۀ (شمس) «قسم به آفتاب و تابش هنگام رفعت آن قسم به ماه که پیرو آفتاب تابان است».

شاعر :

و قسم بر آفتاب و چاشتگاه

 

و قسم بر روشنی روی ماه

توضیح : «تلاها» به معنی پیروی کردن است که در شعر به این مفهوم به کار نرفته است.

 

قرآن : آیات 11و13 سورۀ (شمس) «طایفه ثمود از غرور و سرکشی پیغمبر خود صالح را تکذیب کردند. و رسول خدا به او گفت این ناقه آیت خداست از خدا بترسید و او را سیراب گردانید (تا از شیرش به امر حق برخوردار شوید)».

شاعر :

از غرور و سرکشی قوم ثمود

 

صالحشان مورد تکذیب بود

تا به کی ای قوم بی تابش کنید

 

از خدا ترسید و سیرابش کنید

توضیح : شاعر از صالح (ع) نام برده که در این دو آیه به طور مستقیم به آن اشاره نشده است.

 

قرآن : آیه 9 سورۀ (لَیل) «و نیکوئی را تکذیب کرد».

شاعر :

و نکوئی را همی تکذیب کرد

 

می شود از سلک نیکوکار طرد

توضیح : مصراع دوّم در آیه به کار نرفته است.

 

قرآن : آیه 19 سورۀ (لَیل) «و حال آنکه هیچ کس از رسول و امّت بر وی حق نعمتی نداشت».

شاعر :

و نباشد احدی در نزد هُو

 

که بود از نعمتش نومید او

توضیح : «هیچ کس بر خدا حق نعمتی ندارد» ، از شعر برنمی آید.

 

قرآن : آیه 20 سورۀ (لَیل) «(او احسان نکرد) جز در طلب رضای خدای خود که برتر و بالاترین موجودات است».

شاعر :

و نکرد احسان به او جز در طلب

 

که بود خشنودیِ اَعلایِ رب

توضیح : مفهوم آیه آن است که «او جز در طلب خشنودی حق احسان نمی کند» و «او» فاعل جمله است امّا در شعر به صورت متمّم آمده است.

 

قرآن : آیه 1 سورۀ (انشراح) «(ای رسول گرامی) آیا ما تو را (به نعمت حکمت و رسالت) شرح صدر عطا نکردیم».

شاعر :

ای نبی آیا نشد در روزگار

 

سینه ات بگشوده از پروردگار

توضیح : آیه دارای فعل معلوم است و در شعر به صورت فعل مجهول سروده شده است.

 

قرآن : آیات 2و3و4 سورۀ (انشراح) «و بار سنگین گناه را (با عطای مقام عصمت) از تو دور داشتیم. در صورتی که آن بار سنگین ممکن بود پشت تو را گران دارد و نام نکوی تو را (به رغم دشمنان) بلند کردیم».

شاعر :

وز تو بار گران برداشتیم

 

و گران پُشت تو را نگذاشتیم

در همه عالم همی بی چون و چند

 

نامِ نیکوی تو از ما شد بلند

توضیح : مصراع دوّم اشکال وزن دارد و نیز در آیه سوّم نهاد جمله «بار گران» است که در شعر، نهاد جمله را «ما» گرفته است و در مصراع چهارم، جای فاعل و مفعول با توجّه به آیه مربوطه عوض شده است.

 

قرآن : آیه 4 سورۀ (القارعه) «در آن روز سخت مردم مانند ملخ هر سو پراکنده شوند».

شاعر :

اندر آن روزند با صد گونه غم

 

چون ملخ مردم پراکنده ز هم

توضیح : عبارت «با صد گونه غم» در آیه مربوطه اشاره نشده است.

 

قرآن : آیات 3و4 سورۀ (تکاثر) «آن چنین است که به زودی خواهید دانست (که پس از مرگ چه سختیها در بر دارید)؟ باز هم حقّاً خواهید دانست (که به قیامت با چه عذابها مواجهید)».

شاعر :

هیچ می دانید برزخ را که چیست؟

 

هیچ می دانید دوزخ بهر کیست؟

توضیح : آیات به صورت جمله خبری هستند، اما شعر به صورت جمله پرسشی است.

 

قرآن : آیه 1 سورۀ (والعصر) «قسم به عصر (نورانی رسول یا دوران ظهور ولیّ عصر)».

شاعر :

و قسم به عصر و آن دوران نور

 

که ولیّ عصر را باشد ظهور

توضیح : شاعر «عصر» را روزگار نورانی پیامبر (ص) و یا دوران ظهور ولیّ عصر مسلمین بیان داشته که در
آیه ی مربوطه مستقیماً به آن اشاره نشده است.

 

قرآن : آیه 4 سورۀ (هُمَزه) «چنین نیست بلکه محقّقاً به آتش سوزان دوزخ درافتد».

شاعر :

نیست اینسان بلکه او باشد سَند

 

خویش را در نار دوزخ افکند

توضیح : آیه دارای فعل مجهول می باشد و در شعر فعل معلوم به کار رفته است.

 

قرآن : آیه 2 سورۀ (کوثر) «پس تو هم (به شکرانه این نعم) برای خدا به نماز و قربانی پرداز».

شاعر :

بهر ربَّت پس به جا آور نماز

 

خویش را محرومِ قربانی مساز

توضیح : در مصراع دوّم شاعر فعل مثبت آیه را به صورت فعل منفی با همان مفهوم سروده است.

 

قرآن : آیه 1 سورۀ (مَسَد) «ابولهب (که دائم در پی آزار پیغمبر بود) نابود شد و دو دستش قطع گردید».

شاعر :

بشکند دستانت ای ابی لَهب

 

که فکندی سنگ بر رسّول رب

توضیح : آیه به صورت خبری و غایب بیان شده و شاعر آن را به صورت جمله نفرین و مخاطب سروده است و نیز به ضرورت وزن در مصراع دوّم، شاعر ناگزیر گردیده که حرف (س) در رسول را مشدّد کند و به جای اوّلین فاعلاتن، فعلاتن آورده است که عکس آن صادق است.

 

قرآن : آیات 3 و4 سورۀ (مَسَد) «زود باشد که به دوزخ در آتش شعله در افتد و همسرش هیزم آتش افروز دوزخ باشد».

شاعر :

زود باشد که در آتش اوفتد

 

همسرش هیزم بر آن آتش کِشد

توضیح : آیه 4 به صورت جمله اسنادی است و شاعر آن را به صورت جمله فعلیّه سروده است.

 

قرآن : آیه 4 سورۀ (اخلاص) «و نه هیچ کس مثل و همتای اوست».

شاعر :

همسر و همتا ندارد آن صمد

 

که وَلَم یَکُّن لَهُ کُفواً اَحَد

توضیح : شاعر به ضرورت وزن شعر حرف کاف در واژه «یَکُن» را مشدّد آورده است.

 

قرآن : آیه 3 سورۀ (فَلَق) «و از شرّ شب تار هنگامی که (از پی آزار) درآید (و حشرات موذی جنایتکار را به جور و ستم برانگیزد)».

 

شاعر :

وز شَرّ شام تیره که دمَد

 

من پناه آرم به اللهُ الصَّمَد

توضیح : مصراع دوّم در آیه مربوطه به کار نرفته است.

 

قرآن : آیات 1 و2 سورۀ (ناس) «(ای رسول) بگو پناه می جویم به پروردگار آدمیان، پادشاه آدمیان».

شاعر :

گو پناه آرم همی بر ربّ ناس

 

مالک ناس آن که ناید در قیاس

(دکتر امیر توحیدی، ترجمه منظوم : استاد عبّاس حدّاد کاشانی، صص 582 تا 593، 595، 596، 600 تا 604)

توضیح : شاعر برای کامل کردن وزن مصراع دوّم عبارتی اضافه آورده که در آیه مربوطه نیست.

 

نتیجه

ذکرهای ذوق آفرین قرآن جذبه ی شورانگیزی است برای شکوفاندن اندیشه ها و استعدادهای انسانهایی که از شهد سرمست آیات تابناک متموّج و متأثّر گشته، به سرودن اشعاری متناسب و مرتبط با آن کلام شگرف زبان
می گشایند، هرچند که اگر تمام انسانها با تمام توش و توان همدست گردند، هرگز قادر نخواهند بود که با زبان الکن خود در برابر کلام بلندپایه الهی هماوردی و نظیره گویی کنند و به قصور و نقصان خود واقفند. عالمان شاعری که گوش هوش به آیات الهی سپرده و با آفریدن اشعاری در ارتباط با آن معانی، سینه پُرصفای خود را صیقل داده اند. شهد شریفه های شرف آفرینِ قرآن به شعور انسانهای شریعت مدارِ شاعر، خیزش و انگیزش بخشیده و آنان را به سرودن اشعاری که از سینه صافی ایمان و امانت الهی آنان سخن ها دارد برانگیخته است که در این تحقیق در گذری کوتاه پیرامون اشعار آنان مطلبی چند جهت طالبان طریقت حق و خواستاران دستیابی به ریسمان استوار صراط مستقیم ارایه گردیده است.

 

            من ا... التّوفیق

             زهرا خلفی ـ عضو هیأت علمی

                                                                                          دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول

In the name of God

Study and criticism of poetic translation of Koran into Persian

Zahra Khalafi

 

Abstract

Sensational citation of Koran is exciting appeal for blossom thought and talent of humans who feel sympathy and become wavy from delighted nectar of verses from the Koran, sign poetries which relevant and correlate with that excellent word, although if all the humans with all of their power and ability become a collaborator, never can compete against high godly word with their stammer language, and they are aware of their negligence and decreasing. Wise poet who hear godly verses and create poetry, correlate with those meaning, burnish their pleasing heart. Nectar of honorable of Koran, bestow uprising and excitement to sense of poet who are versed in religious low, and excited them to sing poetry which speak about their belief and honesty, in this study in short way present some subjects about their poetries for wishful of right and asking for steady chord of path of righteousness. Poetic translation of verses is into Persian or translation of whole the verses of the merciful Koran or translation of thirtieth part, or one or some sura, which in this paper during introduce them, study some verses of two complete translation of guidance book (1- Koran nameh, translator Amir Majd, 2- Koran, poetic translation by Abbas Haddad kashani).

 

Keyword: Koran, Sura, Verse, Poet, Explain  

منابع و مآخذ

  1. ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات ایران، تهران، 1362
  2. جلال ربّانی فر، قلب قرآن با طپشی منظوم، 1375
  3. ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات ایران، تهران، 1373
  4. محمّدبن حسن بن محمّدبن باقر صفی علیشاه، دیوان صفی علیشاه، 1379
  5. امید مجد، قرآن مجید با ترجمه منظوم، قرآن نامه، تهران، 1380
  6. محمّد معصومی شوب، علّامه حکیم و شاعر دولسانین حائری مازندرانی، تهران، 1377
  7. دکتر امیر توحیدی، قرآن مجید، ترجمه، تجوید و تأویل آیات، مترجم : استاد عبّاس حدّاد کاشانی، تهران، 1384
  8. ابراهیم سجّادی، نظم الهداء جزو سی
  9. یوسف اسدی، ترجمه منظوم جزو سی
  10. شیرزاد ذوالنّوری، آینه آیات آسمانی قرآن، خرّم آباد

11. خواجه عبدالله انصاری، تفسیر ادبی و عرفانی قرآن مجید، مؤلّف : امام احمد میبدی، نگارش : حبیب الله آموزگار، تهران، 1387


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: موضوعات مرتبط: مقالات ، بررسی و نقد ترجمه های منظوم قرآن به فارسی، ،
:: برچسب‌ها: بررسی و نقد ترجمه های منظوم قرآن به فارسی,

نوشته شده توسط زهرا خلفی در یک شنبه 19 مهر 1394


:: پنجمین کتاب منتشر شده از اینجانب:
:: زن در قرآن (انگلیسی)
:: بررسی و نقد ترجمه های منظوم قرآن به فارسی
:: قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
:: قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
:: ویژگی های بارز شهید ثالث
:: زن ، حقوق و جايگاه اجتماعي آن در اسلام
:: « انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »
:: کارکرد معارف قرآنی در امثال و حکم ایرانی
:: مهدويّت در قرآن ، احاديث و ادعيّه
:: عدالت و ارزشهای انسانی در عصر جهانی شدن
:: همسر آزاري و خشونت خانواده
:: نهضت پاسخ گويي از ديدگاه قرآن
:: پيشگامان و مناديان وحدت در جهان اسلام ، سيّد جمال‌الدّين اسدآبادي
:: سیمای پیامبر ( ص ) در کلّیّات سعدی شیرازی
:: رباعیات
:: نماز از نظر قرآن، پیامبر (ص) و ائمّه اطهار (ع)





به وبلاگ من خوش آمدید




:: ارديبهشت 1403;
:: تير 1402;
:: خرداد 1396;
:: مهر 1394;
:: شهريور 1394;

آبر برچسب ها

دانشگاه , زهرا خلفی , الگو , رفتار , پیامبر , قرآن , دشمن , شناسایی , سیره معصومین , اسلام , دشمنان ایران , رهبر , دانلود , دانلودکتاب , دانلودمقاله ,

صفحه نخست | ايميل ما | آرشیو مطالب | لينك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ |پروفایل مدیر وبلاگ | طراح قالب

Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by zahrakhalafi